آ?ا مسلمان? هست؟!
جوان? با چاقو وارد مسجد شد و گفت: ب?ن شما کس? هست که مسلمان باشد ؟
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد، بالاخره پ?رمرد? با ر?ش سف?د از جا برخواست و گفت : آر? من مسلمانم.
جوان به پ?رمرد نگاه? کرد و گفت با من ب?ا، پ?رمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدم? از مسجد دور شدند، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پ?رمرد گفت که م?خواهد تمام آنها را قربان? کند و ب?ن فقرا پخش کند و به کمک احت?اج دارد، پ?رمرد و جوان مشغول قربان? کردن گوسفندان شدند و پس از مدت? پ?رمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص د?گر? را برا? کمک با خود ب?اورد.
جوان با چاقو? خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرس?د :
آ?ا مسلمان د?گر? در ب?ن شما هست ؟
افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پ?رمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پ?ش نماز مسجد دوختند ، پ?ش نماز رو به جمع?ت کرد و گفت :
چرا نگاه م? کن?د ، به ع?س? مس?ح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کس? مسلمان نم? شود...!
بهم سر بزن به روزم
?ا عل?
سلام . ارادت. کم پ?دا؟