خاطرات/ به آقا بگو ?ه خونه بهت بده!
شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۲۰ ق.ظ
از بهتر?ن توف?قات زندگ? ام ? بار حضور در ب?ت رهبر? و ز?ارت حضرت آقاست که ش?ر?ن تر?ن آنها هم افطار? سر سفره معظم له م? باشد.
ننه حاج? ام (مادر بزرگم) که با وجود ب?ش از ?? سال سن? از قضا بشدت اهل س?است بخصوص در حوزه س?است ب?ن الملل تشر?ف دارند و تاکنون ه?چ روز? نشده که اخبار ساعت ?? و ?? را از دست داده باشند? در ?ک? از د?دارها بنده را از صفحه تلو?ز?ون در د?دار با رهبر معظم تماشا کرده و مشعوف شده بودند.
چند هفته ا? بعد از د?دار که ننه را د?دم? بس?ار ابراز شعف نموده و گفتند: ننه خوش بحالت! د?دار آقا هم رفت? و از نزد?ک ا?شون رو د?د? و باهاش حرف زد? {!}. حالا ا?ن بار که د?د?ش بهش بگو تازه ازدواج کرد? و خونه ندار?. بگو ?ه خونه بهت بده و ?ه کار هم برات پ?دا کنه!
... حق?ر هم سع? در توج?ه ننه حاج? مصروف داشتم و البته حرف ننه همان بود که بود!
* ز?ن پس گه گدار? خاطرات خود را هم لابلا? مطالب د?گر خواهم نوشت.
۹۰/۱۰/۱۰
کودوم خونه م خان؟!
ج?ب مونو نزنن, خونه پ?شکش!