خاطرات/ به آقا بگو یه خونه بهت بده!
شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۲۰ ق.ظ
از بهترین توفیقات زندگی ام ۳ بار حضور در بیت رهبری و زیارت حضرت آقاست که شیرین ترین آنها هم افطاری سر سفره معظم له می باشد.
ننه حاجی ام (مادر بزرگم) که با وجود بیش از ۷۰ سال سن٬ از قضا بشدت اهل سیاست بخصوص در حوزه سیاست بین الملل تشریف دارند و تاکنون هیچ روزی نشده که اخبار ساعت ۱۴ و ۲۱ را از دست داده باشند٬ در یکی از دیدارها بنده را از صفحه تلویزیون در دیدار با رهبر معظم تماشا کرده و مشعوف شده بودند.
چند هفته ای بعد از دیدار که ننه را دیدم٬ بسیار ابراز شعف نموده و گفتند: ننه خوش بحالت! دیدار آقا هم رفتی و از نزدیک ایشون رو دیدی و باهاش حرف زدی {!}. حالا این بار که دیدیش بهش بگو تازه ازدواج کردی و خونه نداری. بگو یه خونه بهت بده و یه کار هم برات پیدا کنه!
... حقیر هم سعی در توجیه ننه حاجی مصروف داشتم و البته حرف ننه همان بود که بود!
* زین پس گه گداری خاطرات خود را هم لابلای مطالب دیگر خواهم نوشت.
۹۰/۱۰/۱۰
کودوم خونه م خان؟!
جیب مونو نزنن, خونه پیشکش!