این روزها که تا حدودی از تب و تاب مذاکرات لوزان کاسته شده و به نظر میرسد فضای نسبتاً منطقیتری بر بحثهای هستهای حاکم شده و رهبر معظم انقلاب نیز در چند نوبت تذکرات و توصیههای مهم و حساسی را به تیم مذاکره کننده دادهاند، فرصت خوبی است که مسئولان دولتی و تیم مذاکره کننده هستهای، مجموع نظرات و دیدگاههای مطرح شده اخیر توسط کارشناسان را بررسی و از راهکارهای خوبی که بعضاً در بین آنها هست، برای نگارش متن احتمالی توافق نهایی بهره ببرد.
برخی اظهارنظرهای وزیر امورخارجه و گاه رئیسجمهور محترم حاکی از آن است که دولت بر رسیدن به توافق در زمان باقیمانده اعلام شده، یعنی کمتر از 2 ماه اصرار دارد. این در حالی است که ابهامات جدی و فراوانی درباره بیانیه لوزان همچنان مطرح است. به همین دلیل نیز رهبر معظم انقلاب در سخنان مهم خود در دیدار با مداحان اهل بیت، تیم مذاکرهکننده ایران را به تامل و صبر در مذاکرات و شنیدن دلایل و انتقادات منتقدین توصیه کرده و فرمودند:
«مسئولین ما که مردمان صادقی هستند...یک جمعی از مخالفین را ــ از آن افرادی را که شاخصند ــ دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند؛ ای بسا در حرفهای آنها یک نکتهای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکتهای هم نبود، آنها را قانع کنند...حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمیآید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برههی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلیها و همزبانیها و تبادلنظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد.»
در تاریخ معاصر و بعد از انقلاب، ما یکبار توافق شتابزده، آن هم با آمریکا را تجربه کرده و ضرر و زیان آن را هم دیدهایم. در شرایط کنونی، بهتر است با نیمنگاهی به آن توافق، از تکرار آن تجربه تلخ پرهیز کنیم.
بیانیه الجزایر چه بود؟
پس از تقابل شدیدی که در جریان گروگانگیری در لانه جاسوسی آمریکا بین ایران و آمریکا به وجود آمد و طبق نظر مسئولین وقت کشور، بنا بر حل و فصل ماجرا گذاشته شد، نیمه سال 59 یک تیم ایرانی به سرپرستی «بهزاد نبوی»، معاون اجرایی نخست وزیر وقت، برای مذاکره با آمریکا تشکیل و با میانجیگری دولت الجزایر، مذاکرات در آن کشور شروع گردید. سرانجام پس از حدود دو ماه مذاکره، موافقتنامهای میان دو کشور به امضا رسید که به بیانیه الجزایر معروف شد. به اعتقاد کارشناسان، مفاد این توافقنامه عمدتاً به نفع دولت آمریکا و به ضرر جمهوری اسلامی ایران بود. به طوری که آمریکاییها هم از عقبنشینی و پذیرفتن مفاد بیانیه توسط ایران متعجب بودند!
مفاد بیانیه الجزایر بهگونهای تنظیم شده بود که آمریکا به تمام خواستههایش رسید و ایران نه تنها به خواستههایش نرسید، بلکه زیانهای مالی شدیدی نیز متحمل شد.
هنوز هم بسیاری از سیاستمداران، اقدام بهزاد نبوی در امضای بیانیه الجزایر را یک خیانت بزرگ در حق ملت ایران میدانند و متاسفانه هیچگونه تحقیق و تفحصی هم درباره آن توافق صورت نگرفت و تنها هیئتی از مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم در این باره تحقیقاتی را انجام داد که همچنان محرمانه مانده است.
مرحوم آیتالله مهدویکنی در خاطرات خود، درباره شتابزدگی در توافق الجزایر میگوید: «من در آن موقع که بیانیه الجزایر نوشته میشد، در دولت بودم. بیانیه با عجله و بدون مطالعه دقیق و بدون توجه به دقایق و ظرایف حقوق بینالملل تنظیم گردید.» (خاطرات مهدویکنی، ص220)
هاشم صباغیان، وزیر کشور دولت موقت انقلاب نیز سالها بعد از ماجرا، در اینباره گفته است: «بهزاد نبوی بعدها گفت که ما اول قرارداد الجزایر را امضا کردیم، بعد فهمیدیم چه اشتباهی کردیم.»(ویژهنامه روزنامه شرق، آبان 1390)
مفاد آن موافقتنامه و شرح ضرر و زیانهای هنگفت مالی و حیثیتی جهوری اسلامی ایران طی آن توافق، مجالی وسیع میطلبد، اما فیالجمله میتوان مدعی شد که بیانیه الجزایر آنقدر برای ایران بیمصرف و بلکه خفتبار بود، که هیچگاه نام و یادی از «روز توافق الجزایر» نه تنها در تقویم و بلکه در اذهان ایرانیان همان نسل نیز نمانده است. (که همین نکته نیز لطیفهای است بر حماسهسازی کاریکاتوری از توافق ژنو و بیانیه لوزان که تاریخ درباره ماندگاری و ارزش آنها قضاوت خواهد کرد!)
امروز نیز مفاد بیانیه لوزان، نگرانیهای گستردهای بین دلسوزان نظام و مردم به وجود آورده و اگرچه به گفته آقای ظریف، آن بیانیه الزامآور نیست، اما چنانچه تعهدات ایرانی لوزان در توافقنامه نهایی نیز گنجانده شود، آسیبهای بلندمدتی بر صنعت هستهای و نیز استقلال و عزت کشور وارد میکند.
شکی نیست که خیانت امثال بهزاد نبوی را هرگز نمیتوان به تیم مذاکره کننده فعلی تعمیم داد، اما چنانچه توافقی شتابزده و بدون دقت کافی صورت بگیرد، قطعاً تبعاتی ناگوارتر و بدتر از بیانیه الجزایر برای کشورمان رقم خواهد خورد و که جبران آن ساده نخواهد بود.
همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز اشاره فرمودند، اگر 3 ماه بیشتر هم بشود، اتفاق خاصی نمیافتد، اما اگر اصرار بر رسیدن به یک توافق به هر قیمتی در عرض 3 ماه باشد، امکان حیلهگری آمریکاییها و پذیرفتن مفاد مباین با استقلال و عزت کشور توسط تیم ایرانی محتمل خواهد بود. یک گواه بر این ادعا، تلاش آمریکاییها برای گنجاندن مساله بازرسی از مراکز نظامی و یا بازجویی از دانشمندان هستهای کشور است که با مخالفت شدید و صریح رهبری مواجه شد.
پس بهتر است مسئولان دولتی با نگاهی به تبعات و ناگواریهای توافق شتابزده الجزایر، دقت و حوصله کافی در تنظیم توافقنامه احتمالی هستهای داشته باشند تا در آیینه قضاوت تاریخ، به نیکی از آنها یاد شود.