مرد، میانسالی را رد کرده و موی و محاسن سپیدش نشان میدهد که حداقل 50 سالی عمر کرده است. چهرهاش این روزها شکستهتر شده و غم و اندوه از سر و رویش میبارد. میگوید: «وقتی ازدواج کردیم، وضع مالیمان خوب بود. کم و کسری نداشتیم. با همسرم قرار گذاشتیم یک فرزند ترجیحاً پسر داشته باشیم و هر چه داریم برای او خرج کنیم تا به جایی برسد و کسی بشود. اتفاقاً خدا یک پسر به ما داد و او شد همه زندگی ما. هرچه میخواست برایش میخریدیم و خیلی خرجش کردیم تا وارد دانشگاه شد. همیشه امید داشتیم دکتر یا مهندس شود و مایه افتخار خانواده باشد. اما دست تقدیر پسر جوانِ ما را در یک تصادف از ما گرفت و حالا با مرگ تنها فرزندمان، نمیدانیم با چه امیدی باید زندگی کنیم.»
این اتفاق دردناک یک استثناء نیست و میتواند برای بسیاری از خانوادههای تک فرزند رخ داده باشد. متاسفانه این دیدگاه غلط در بین برخی خانوادهها رایج است که نه حتی دو فرزند؛ بلکه یک فرزند کافی است و اگر هرچه داریم در تربیت و رشد یک فرزند بگذاریم، بهتر است از اینکه چند فرزند داشه باشیم و فرصت رسیدگی به آنها را نداشته باشیم و یا پول کافی برای خوشبخت کردن آنها نداشته باشیم!
معمولاً این خانوادهها ثروت و سرمایه خوبی هم در اختیار دارند و منتظر خوشبختی تنها فرزندشان با ثروت پدر و مادر هستند، اما غافل از اینکه سرمایه اصلی نه پول و خانه و ماشین و...، بلکه اولاد صالح آدمی است. چرا که بعد از مرگ، پول و سرمایه آدمی به کار نمیآید و آنچه ماندگار میشود، اولاد صالحی است که از خود به جا گذاشته است.
هدف، بررسی معایب تک فرزندی نیست، بلکه اشاره به یک خطر بزرگ در کمین یک طرز فکر غلط است که میگوید یک فرزند خاص بهتر از چند فرزند عادی است! تک فرزندی باعث وابستگی شدید والدین به تنها فرزند خود میشود و این وابستگی عاملی برای اضطراب در خانواده میشود. به گونهای که پدر و مادر به دلیل علاقه شدیدی که به تنها فرزند خود دارند، همیشه نگران هستند که مبادا صدمهای به او برسد. اگر هم از قضا اتفاق تلخی مانند آنچه بر سر خانوادهای که در مقدمه شرح داده شد بیفتد، والدین دچار لطمه روحی شدیدی خواهند شد که جبران آن چندان میسور نخواهد بود. چرا که فرزندآوری در هر سن و سالی ممکن نیست و آب رفته دیگر به جوی باز نمیگردد.
این صرفاً یک جنبه از معایب تک فرزندی است که گریبانگیر خانوادهها میشود و اگر خدای ناکرده تک فرزند فوت کند یا به بیماری سخت و لاعلاجی مبتلا شود، بنیان خانوده متلاشی شده و زن و شوهر به دلیل تفکر غلط خود باید تا آخر عمر حسرت فرزند داشتن بخورند.
بهتر است همسران جوان در زمان تصمیمگیری برای تعداد فرزند، چنین مسائلی را هم در نظر داشته باشند و بنای زندگی خود را مستحکمتر کنند. همیشه تصمیمهای اشتباه قابل جبران نیستند!
* انتشار در روزنامه وطن امروز؛ یکشنبه 21 آذر 1395 صفحه 4