پابرهنگان

پابرهنگان

لذت دوستی با پابرهنگان در این است که مطمئنی ریگی به کفش خود ندارند...

طبقه بندی موضوعی

نقدی بر فیلم جنجالی «رستاخیز»

پنجشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۵ ق.ظ

روایت معروفی است که فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است؛ از چشم تا گوش، یعنی از دیدن تا شنیدن. در این چند روز حرف و حدیث‌های فراوانی در تخریب و نقد و تحریم فیلم سینمایی «رستاخیز» شنیدم و در جریان پویش‌ها و تحرکات زیادی برای جلوگیری از اکران این فیلم قرار گرفتم که مخصوصاً مذهبی‌ها را به پیوستن به جمع معترضین به رستاخیز دعوت می‌کرد. اما حق را در این دیدم که بر اساس شنیده‌هایی چند از شبکه‌های بی در و پیکر اجتماعی و «شعر» شاعرانی بی نام و نشان موضع‌گیری نکنم.

در اولین روز اکران رستاخیز در یزد، فرصت تماشای آن از پرده سینما مهیا شد تا پس از «دیدن»، امکان ارائه نقد و نظر میسر شود و «ندیده» در رد یا تایید آن حرفی نزده باشیم.

جمله آخر را همین ابتدا بگویم: رستاخیز در مجموع فیلم متوسطی است که ایراداتی اساسی هم دارد، اما آن‌چنان که جوسازی منفی نسبت به آن شده، به این شدت قابل شماتت نیست.

گواه ادعای متوسط بودن فیلم این است که چیز جدید و خارق‌العاده‌ای در آن نیست. قصه که قصه کربلا است و نهضت سیدالشهدا(ع) با مایه‌ای افزوده از تخیلات نویسنده در روایت «بکیر بن حر» که نام و نشان چندانی از او در تاریخ نیست، به جز شهادتش در کربلا. تصویر نبردها هم خوب است، اما با تکنیک‌های امروز فیلم‌سازی دنیا، معمولی به حساب می‌آید. جلوه ویژه خاصی هم به کار گرفته نشده است. به جز خواب و خیالی که بکیر از طوفان دریا و کشتی متلاطم می‌بیند و صحنه شهادت سیدالشهدا(ع).

روایت رستاخیز

رستاخیز راوی ندارد، اما ناظری دارد به نام «بکیر بن حر بن یزید ریاحی» که فرزند حر معروف کربلاست. ظاهراً از زندگی و سرگذشت بکیر بن حر ریاحی قبل از عاشورا نقلی در منابع تاریخی نیست و تنها دو نقل مربوط به شهادتش موجود است. اما در سایت رسمی فیلم رستاخیز درباره او نوشته‌اند: «بُکیر ابن‌ِ‌ حُر که به عنوان پیکِ ویژه‌ی دربارِ دمشق انتخاب شده است، مامور رساندنِ نامه یزید به مدینه می‌شود. او که جوانی پُرشور و در جستجوی حقیقت است، در مدینه درمی‌یابد که حاملِ نامه‌ای است که در آن به قتلِ حسین(ع) فرمان داده شده است. بُکیر در مکه با افکار و اندیشه‌های امام حسین(ع) آشنا می‌شود...»

اینکه چرا به واقعه کربلا از این زاویه دید نگریسته شده و شخصیتی مبهم در نقطه ثقل داستان قرار گرفته است، واقعاً جای سوال دارد. شاید پاسخ کارگردان این باشد که برای بار داستانی فیلم و حضور یک راوی بیرونی که بتوان او را فرا تر از واقعیات تاریخی به تحرک درآورد، گزینه بکیر بن حر که هم در کربلا حاضر بوده و هم نام و نشانی از او در تاریخ نیست، بهترین گزینه است. البته این پاسخ از منظر فیلمسازی و داستان‌نویسی قابل قبول است.

اما در کنار شخصیت بُکیر، «حفص بن عمر سعد» هم هست که این دو درگیر رقابتی تنگاتنگ با یکدیگر می‌شوند و متاسفانه باید گفت رقابت حفص با بکیر در سرتاسر فیلم سایه گسترده و پررنگ شده است. تا جایی که اوایل فیلم، حدود 10 دقیقه به مسابقه این دو نفر در جمع سران کوفه و سربازان کوفی می‌گذرد که بودنش چیزی به فیلم نیفزوده و نبودنش هم خللی به فیلم وارد نمی‌کند. شاید به دلیل بار هیجانی در فیلم گنجانده شده است!

علاوه بر این، گاه گاه، نگاه‌های حسادت‌آمیز حفص به بکیر در فیلم نشان داده می‌شود که واقعاً وجهی ندارد و مخاطب را از اصل ماجرای کربلا خارج می‌کند. گویی دارد فیلم تقابل حفص بن عمر سعد با بکیر بن حر ریاحی را می‌بیند!

از جمله زواید دیگر فیلم، ماجرای برخورد بکیر با کنیزی است که زنگوله‌ای از خزانه یزید دزدیده و بکیر از یزید می‌خواهد کنیز زیبارو(!) را به او ببخشد. بعد هم کنیز را به پدر مقدسی در یک دیر مسیحی می‌سپارد. علت حضور این ماجرا در فیلم رستاخیز را نیز احتمالاً شخص کارگردان فقط می‌داند.

از جمله نقدهای اساسی‌ای که به نظرم به کارگردانی فیلم وارد است، انتخاب بازیگر برای شخصیت‌های تاریخی است. در ابتدای فیلم، معاویه پیرمردی با محاسنی سفید و با چهره‌ای نورانی نشان داده می‌شود.

نقش یزید و عبیدالله بن زیاد هر دو به بابک حمیدیان سپرده شده که به هیچ وجه نمی‌توان او را در قالب این دو شخصیت پذیرفت.

 انوش معظمی، بازیگر نقش شمر بن ذی‌الجوشن نیز واقعا اشتباه انتخاب شده است.

بدتر از اینها، شخصیت مسلم بن عقیل است که با گریم و چهره‌ای بدون معنویت و نه در شأن مسلم بن عقیل نشان داده می‌شود.

اما در باب چالش برانگیزترین موضوع فیلم رستاخیز، یعنی نشان دادن چهره حضرت عباس(ع)، علی اکبر(ع) و... نیز باید چند نکته را اشاره کرد:

اول اینکه طبق استفتاء از مراجعی مانند امام خمینی، آیات عظام خامنه‌ای، مکارم شیرازی، سیستانی، بهجت و... نشان دادن چهره ذوات مقدسه به شرطی که موجب وهن آنها نشود و شخصیت مقدس آنان را در ذهن مردم خدشه‌دار نکند و حرمت‌شان رعایت شود، اشکالی ندارد.(مجموعی از استفتائات در سایت رسمی فیلم رستاخیز منتشر شده است.)

در نسخه اکران شده فیلم رستاخیز، چهره حضرت ابوالفضل العباس(ع) مشخصاً نشان داده شده است. گویا در نسخه اولیه، حضرت علی اکبر(ع) نیز نشان داده شده که در نسخه اکران عمومی حذف شده و اگر هم چهره‌ای نشان داده می‌شود، نامی از شخصیتش برده نمی‌شود.

به نظر نگارنده، هم گریم و هم بازی بازیگر شخصیت حضرت ابوالفضل العباس(ع) خوب از کار درآمده است.

معترضین به فیلم گفته‌اند:«حضرت فردی زیبا رو، گردن کلفت و متکی به زور بازو نمایش داده شده است» که واقعاً این‌گونه نیست. متانت و ادب حضرت در فیلم نمایان است. ضمن اینکه هیچ جای فیلم «گردن کلفتی» و «اتکا به زور بازو» توسط ایشان به نمایش در نیامده است. در صحنه نبرد و دفاع از مشک آب حضرت مبارزه می‌کند و چندین نفر از سپاه یزید را می‌کشد که این مقدار و حتی بیش از این، واقعیت داشته و مگر می‌شود عباس بن علی را قدرتمند و مبارز نشان نداد؟! لذا به نظرم این ادعا، توهینی از سوی معترضین است به حضرت عباس(ع).

البته نشان دادن چهره ایشان می‌توانست در دفعات کمتری اتفاق بیفتد و لزومی ندارد گاه و بی‌گاه و بدون دلیل و دیالوگ، چهره‌ای از حضرت نشان داده شود.

علاوه بر این، از معترضین باید پرسید که مگر سال‌های سال نیست که در تعزیه‌خوانی‌ها و شبیه‌گردانی‌های ایران، تعزیه‌خوانان در نقش این ذوات مقدسه بازی می‌کنند و چهره‌شان هم مشخص است؟ تعزیه یک هنر تصویری است و فیلم نیز هنری دیگر در عرصه تصویر. چرا در این همه سال ایرادی از نشان دادن چهره حضرت عباس(ع) و علی اکبر(ع) و قاسم و امام حسین(ع) و... گرفته نشده است؟ باز اگر در این فیلم حساسیتی برای نشان داده چهره زیبا و درخور شأن از حضرات به کار گرفته شده، گاه در تعزیه‌ها دیده می‌شود که افرادی با چهره پیر و موی و محاسن سفید مثلاً در نقش حضرت علی اکبر(ع) بازی می‌کنند! یا تعزیه‌خوانی پیر و لاغر اندام، نقش حضرت عباس(ع) را ایفا می‌کند!

بدیهی است که نگارنده حساب مراجع عظام تقلید را از معترضین عامه این فیلم جدا می‌داند و نظرات آنها را محترم می‌شمارد و این پرسش‌ها از کسانی است که عمدتاً بدون دیدن فیلم و با راه انداختن کمپین و پویش و... علیه فیلم داد سخن می‌رانند.

 

ایرادات تاریخی فیلم

علاوه بر حضور اساسی شخصیت بکیر بن حر ریاحی در فیلم، در حالی که نام و نشانی از وی در منابع نیامده است، چند ایراد تاریخی دیگر به ذهن نگارنده می‌رسد:

  • ماجرای شهادت حضرت علی اصغر(ع) در اکثر مقاتل به صورت پرتاب تیر سه شعبه توسط حرمله بن کاهل نقل شده است، اما در فیلم رستاخیز، عمر بن سعد به گروهی از سربازانش دستور می‌دهد و آنها به صورت دسته جمعی تیر پرتاب می‌کنند و حضرت شهید می‌شود. ضمن اینکه این صحنه هیچ معنویت و اندوهی در پی ندارد. البته شبهه ریختن خون حضرت علی اصغر(ع) روی سم اسب، در نسخه اکران عمومی اصلاح شده و خونی که سیدالشهدا(ع) به آسمان می‌پاشند، به زمین برنمی‌گردد.
  •  
  • بیشتر مقاتل آتش زدن خیمه‌های اهل بیت را بعد از شهادت امام حسین(ع) نقل کرده‌اند، اما در فیلم، هنوز حضرت روی اسب در حال نبرد است که سپاه کوفه به خیمه‌ها حمله کرده و آنها را آتش می‌زنند.
  •  
  • رفتن حضرت عباس(ع) به علقمه و شهادت ایشان از جمله صحنه‌های حماسی فیلم است که واقعاً خوب از کار درآمده است. اما مشهور است وقتی حضرت بر زمین می‌افتند، در لحظه آخر با فریاد «یا اخا! ادرک اخاک» امام حسین(ع) را صدا می‌زنند و حضرت بالای سرشان حاضر می‌شود. اما در فیلم، پس از به زمین افتادن عباس(ع)، امام حسین(ع) دفعتاً ظاهر می‌شوند که بهتر بود فریاد یا اخای عباس بن علی(ع) نیز به تصویر درمی‌آمد.

احتمالاً ایرادات دیگری نیز از نظر تاریخی و استنادی به فیلم وارد باشد، اما باید این را هم پذیرفت که تمام وقایع را نمی‌شود در قالب یک فیلم 3 ساعته نشان داد. از سوی دیگر، از تمامی علما و مقتل شناسان و روضه خوانان خواهش می‌کنم فیلم را ببینند و اعلام نظر کنند، نه اینکه ندیده و بر اساس شنیده‌ها دست به نقد و تحریم فیلم بزنند.

کیفیت کاری رستاخیز

همان طور که اشاره شد، رستاخیز فیلم متوسطی است. شخصاً صحنه‌های مربوط به واقعه کربلا در فیلم «مختارنامه» بیشتر به دلم نشست تا فیلم رستاخیز. حتی این سوال برایم مطرح شد که چرا ساخت چنین فیلمی باید سال‌ها طول بکشد و میلیاردها خرجش شود؟ مگر چه اتفاق بزرگی در آن است؟

شبهات معترضین

بعد از تماشای فیلم، به بسیاری از ایرادات معترضین فکر کردم و متاسف شدم که چرا باید با مطالب بی‌پایه و گاه دروغ، دست به نقد و اعتراض زد؟ مثلاً گفته‌اند چرا کربلا کوهستانی نشان داده شده است؟ در حالی که تصاویر کوهستان مربوط به منطقه «ذوحسم» جایی که حر بن یزید کاروان امام را متوقف کرد، است و ربطی به کربلا ندارد.

یا مسائلی درباره حضرت علی اکبر و قاسم بن الحسن(ع) مطرح شده، در حالی که این دو بزرگوار در فیلم حضور ندارند و صحنه‌های مربوطه به آنها حذف شده است.

یا در نقدی جالب گفته شده که در صفوف نماز خیمه سیدالشهدا(ع) فاصله‌ای پنج متری بین صفوف و امام و ماموم دیده می‌شود که احتمالاً کارگردان برای بزرگ‌تر نشان دادن صفوف دست به این اقدام زده است!!

پایان

گرچه سخن از این فیلم هم‌چنان باقی است، اما کلام طولانی و از حوصله خارج شده است. باید یادآور شوم که نقدهای نوشته شده در این یادداشت، نقدهایی است که در هر فیلمی می‌توان مشاهده کرد و این یادداشت از باب معارضه یا مخالفت با فیلم رستاخیز نگاشته نشده است. به نظرم بهتر است فضا را بازتر کرد. قبول دارم که در یکی دو مورد تحریف تاریخ صورت گرفته، اما می‌توان این تحریفات را اعلام کرد. نه اینکه کارگردان را تهدید کرد و سینما را آتش زد و تجمع و تحصن راه انداخت و...! باور کنید با این وضعیت، هنرمندان از کار هنری مذهبی و عاشورایی ترسیده می‌شوند.

اما می‌خواهم ورای تمام این نقدها بر یک مساله تکیه کنم و آن اینکه واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) همیشه با روضه و حزن و اندوهی جدانشدنی همراه بوده است. اما فیلم رستاخیز نتوانسته روضه‌ای مصور برای شیعه حسین(ع) باشد و این، کم انتقادی نیست...

نظرات  (۳)

سلام. به نظرم اثرگذاری تعزیه با فیلم کاملا متفاوت است! شاید تا به حال ده ها تعزیه دیده باشیم ولی تصویری از امام حسین یا دگران در ذهنمان نقش نبسته است! ولی تصویر سازی فیلم سالها در ذهن میماند! مثلا حمزه سید الشهدا در فیلم محمد رسول الله یا مالک اشتر در فیلم امام علی یا امروعاص و ... که تصویری که با شنیدن این اسامی در ذهن من و شما می آید تقریبا یکی است. حال اگر آن بازیگر در فیلمهای دیگر نقش منفی بازی کند ناخودآگاه به تصویرسازی های گذشته اش در ذهن مخاطب لطمه میزند!
2- در حال حاضر هرکس حضرت ابوالفضل را با شنیده هایش و خوانده هایش تصور می کند ولی بعد از این فقط حضرت را در این قالب تصور میکنند!!

پاسخ:
سلام علیکم
تاحدودی با نظرتان موافقم. اما نسبت به این هیاهو مشکوکم. مشکوک که چه عرض کنم؟ دست جریان منحوس صادق شیرازی ها هویداست در این قضیه.

سلام
خداقوت
استفاده کردم وتا حدودی با شما موافق بودم اما جسارتا به نظرم مقایسه نشان دادن چهره قمر منیر بنی هاشم در تعزیه وفیلم که هر دو هنر تصویری هستند صحیح نیست،تا جایی که من میدانم وحافظه یاری ام میکند در تعزیه عباس خوان معمولا شایستگی هایی می بایست میداشت یعنی به صرف صدای رسا عباس خوان انتخاب نمیشد ومعمولا از سادات وافراد مومن وقابل اعتماد که وجهه خوبی بین مردم دارند انتخاب میشدند که در کنار این مشخصه ها صدای رسا هم شرط بود
اما در فیلم بازیگر تعهدی ندارد که بعد از این نقش تنها در این تیپ شخصیت ها بازی کند مثل بازیگر یوسف پیامبر که بعد ازاین فیلم در نقش هایی واقعا تاسف بار گاها ظاهر شد که گفته اکثر مردم اینگونه بود یوسف فلان نقش رو بازی کرده و...
به نظر حقیر شاید حتی صحیح نباشد وبیشتر از احساس مملو باشد تامنطق نشان دادن صورت ذوات مقدسه در فیلم چون بازیگر پس از آن نمیتواند حرمت آن را نگاه دارد کاری درست نیست ،جدا از فرمایش مراجع عظام که شما فتوای بزرگان را نیز بیان فرمودید
به هر حال به نظرم دید منصفانه ای داشتید واستفاده بردم
من الله توفیق
یاعلی
پاسخ:
سلام علیکم
با این بخش از نظرتان که نقش حضرت عباس در تعزیه رو افراد شایسته بازی می کنند موافق نیستم. شاید در گذشته ای دور اینگونه بوده اما خودم چند سالی است می بینم چه کسانی این نقش ها را در تعزیه ها بازی می کنند!
اما با اینکه بازیگرهای سینما اطمینانی به آینده شون نیست موافقم.
به نظر من در مورد نشان دادن چهره حضرت عباس یا نقش افرینی ایشون هیچ ایرادی وارد نیس.چون بازیگر این نقش زیبا و متین و قوی است و به خوبی شان نقش را حفظ کرده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی