پابرهنگان

پابرهنگان

لذت دوستی با پابرهنگان در این است که مطمئنی ریگی به کفش خود ندارند...

طبقه بندی موضوعی

حس?ن?ه پابرهنگان/ روز نهم/ تاسوعا

شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۱، ۰۳:۴۵ ق.ظ

1. در روز نهم محرم (تاسوعا? حس?ن?) شمر بن ذ? الجوشن با نامه‏ا? که از عب?داللّه‏ داشت از "نُخ?له" ـ که لشکرگاه و پادگان کوفه بود ـ با شتاب ب?رون آمد و پ?ش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد کربلا شد و نامه عب?داللّه‏ را برا? عمر بن سعد قرائت کرد.
ابن سعد به شمر گفت: وا? بر تو! خدا خانه ات را خراب کند، چه پ?ام زشت و ننگ?ن? برا? من آورده‏ا?. به خدا قسم! تو عب?داللّه‏ را از قبول آنچه من برا? او نوشته بودم بازداشت? و کار را خراب کرد?... .21
2. شمر که با قصد جنگ وارد کربلا شده بود، از عب?داللّه‏ بن ز?اد امان نامه‏ا? برا? خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس عل?ه‏السلام گرفته بود که در ا?ن روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه کرد و ا?شان نپذ?رفت.
شمر نزد?ک خ?ام امام حس?ن عل?ه‏السلام آمد و عباس، عبداللّه‏، جعفر و عثمان (فرزندان امام عل? عل?ه‏السلام که مادرشان ام‏البن?ن عل?ها‏السلام بود) را طلب?د. آنها ب?رون آمدند، شمر گفت: از عب?داللّه‏ برا?تان امان گرفته‏ام. آنها همگ? گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت کند، ما امان داشته باش?م و پسر دختر پ?امبر امان نداشته باشد؟!22
3. در ا?ن روز اعلان جنگ شد که حضرت عباس عل?ه‏السلام امام عل?ه‏السلام را باخبر کرد. امام حس?ن عل?ه‏السلام فرمود: ا? عباس! جانم فدا? تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس که چه قصد? دارند؟
حضرت عباس عل?ه‏السلام رفت و خبر آورد که ا?نان می‏گو?ند: ?ا حکم ام?ر را بپذ?ر?د ?ا آماده جنگ شو?د.
امام حس?ن عل?ه‏السلام به عباس فرمودند: اگر می‏توان? آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخ?ر ب?ندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدا? خود راز و ن?از کن?م و به درگاهش نماز بگذار?م. خدا? متعال می‏داند که من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.23
حضرت عباس عل?ه‏السلام نزد سپاه?ان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با ا?ن درخواست ترد?د داشت، سرانجام از لشکر?ان خود پرس?د که چه با?د کرد؟ "عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه‏! اگر اهل د?لم و کفار از تو چن?ن تقاضا?? می‏کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کن?.
عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس عل?ه‏السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت می‏ده?م، اگر تسل?م شد?د شما را به عب?داللّه‏ می‏سپار?م وگرنه دست از شما برنخواه?م داشت.24

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۰۴
احسان عابدی

نظرات  (۱)

با سلام . آقای عابدی تبریک می گویم وبلاگ فعال و جذابی دارید. موفق باشید. ان شااللهhttp://tabatabae.ir


سلام س?دجان
لطف دار?د و شما هم البته.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی