پابرهنگان

پابرهنگان

لذت دوستی با پابرهنگان در این است که مطمئنی ریگی به کفش خود ندارند...

طبقه بندی موضوعی

ا?ن ها قصه و داستان ن?ست!

پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۱، ۰۴:۰۷ ق.ظ

* ساعت ? بعدازظهر بود. م? رفتم به سمت دانشگاه. پ?رمرد دست بلند کرد. کم? جلوتر ا?ستادم.

- اطلس? م? ر?؟

- نه پدرجان، اما تا نعل اسب? م? رسانمت.

- دستت درد نکنه پسرم. بق?ه اش رو اگه بتونم پ?اده م? رم. ضعف کردم. از صبح زود اومدم ا?نجا تا برم سر ?ه کار?. همه اش افغان?ا رو بردند. هرچ? التماس کردم کس? سراغ من ن?ومد.

از د?شب تا حالا ه?چ? نخوردم. الان هم با?د دست خال? برم خونه. ب?چاره دخترم... د?شب شام خربزه خورده و خواب?ده. صبح بدون صبحونه رفته مدرسه... ناهارم که ن?ست تو خونه. حالا من دست خال? برم چ? بگم...

بدون ا?نکه بخواهد من متوجه شوم از ز?ر ع?نکش اشک ها?ش را پاک م? کند. از لهجه اش مشخص است که ?زد? ن?ست.

- پدرجان، چرا شهر و د?ارت رو ول کرد? و اومد? تو غربت؟ همونجا بالاخره ?ه آشنا?? داشت?؟

- ?ک? از دخترام کم خون? داشت و فلج شد. اومد?م دوا و درمون که د?گه موند?م... حالا خرج اون رو از کجا ب?ارم ...

و دوباره اشک ها?ش را پاک م? کند...

تمرکزم به هم ر?خته. م? رس?م م?دان نعل اسب? و پ?رمرد با جمله " خدا بزرگه " خداحافظ? م? کند و م? رود.

** ساعت نزد?ک  ? عصر است. در مس?ر برگشت بالغه مرد? دست بلند م? کند.

- م?دان همافر م? ر?؟

- نه حاج?. مس?رم نم? خوره.

- تو رو خدا برسونم. م? ترسم از اتوبوس جا بمونم. بب?ن ا?ن بل?ط رو به زحمت از کم?ته امداد گرفتم. اگه جا بمونم پول ندارم برم شهرم.

- خب ... راهم خ?ل? دور م?شه... اما اگه بل?ط دار? ب?ا بالا.

استرس و تشو?ش در چشمانش موج م? زند. م? پرسم ماجرا? بل?ط کم?ته امداد چ?ست؟

- کم?ته امداد به کسائ? که پول برگشت به شهرشون رو ندارند ?ه حواله م?ده. با?د ببرم پا?انه تا بهم بل?ط بدند.

- ا?نجا { ?زد } چ? کار م? کن? حاج?؟

- والا اومدم دنبال کار. اما چه کار?؟ نه کار گ?ر م?اد، نه اتاق و خونه مجرد? بهت م? دن. به خدا قسم از د?شب که ?ه ساندو?چ ساده خوردم حرومم باشه اگه تا حالا چ?ز? خورده باشم. چرا ?ه چا?? هم خوردم.

حالا با?د برگردم شهرم. زنم مر?ضه. کل?ه هاش از کار افتاده. هفته ا? ? تا آمپول م? زنه دونه ا? ?? هزار تومان! د?گه نم? دونم چ?کارش کنم. تا زنده هست مجبورم خرجش کنم. اگه هم مٌرد که د?گه چ?کار کنم؟ م? رم دنبال بدبخت?م. خرج? خودم رو هم ندارم به خدا. چه برسه به دوا و درمون زنم.

م? رس?م م?دان همافر. " خدا بزرگه " جمله خداحافظ? ا?ن مرد رنجور است...

*** باز هم تمرکزم به هم ر?خته. م? رسم به دروازه شهر. کم? خ?ابان شلوغ است. جلوتر که م? روم ماش?ن مدل بالا? شاس? بلند ????????? تومان? به دل?ل سرعت ز?اد منحرف شده و رفته تو جدول. جوانک موقشنگ م? خندد و با موبا?ل باباجانش را خبر م? کند...


آ?ت الله جواد? آمل? (حفظه الله):

 
مد?ر?ت ما صح?ح ن?ست 

حضرت آ?ت‌الله جواد? با قرائت ا?ن آ?ه که «و لما ورد ماء مد?ن وجد من دونهم امرأتان تذودان...»، ب?ان داشت: ا?ن دامدارها دام‌ها را اطراف شهر و روستا اداره م?‌کردند، کشاورز? با?د طور? باشد که برا? علوفه، ارز از کشور خارج نشود، ا?ن گونه است که بعد از افزا?ش دلار،‌ علوفه، ش?ر و ماست گران م?‌شود؛ ا?ن به تحر?م برنم?‌گردد شما آب و خاک دار?، اما از آن استفاده نم?‌کن?. ا?ن روستاها را خراب کرد?د؛ و حالا از ب?رون با?د وارد کن?د. ا?ن نفر?ن عل?(ع) است؛ کس? روستا دارد و مکان دارد و فق?ر باشد، خدا او را از رحمتش دور م?‌کند، ما جوان‌ها را به شهر آورد?م و در تلو?ز?ون فوتبال نشان داد?م، ا?ن طور است که حالا اگر تحر?م شد، ش?ر دو برابر م?‌شود، اشکال از تحر?م ن?ست، مد?ر?ت‌مان صح?ح ن?ست. 

و? به قرائت حد?ث امام عل?(ع) که‌ «من وجد ماء و ترابا ثم افتقر، بعده‌الله» پرداخت و  ادامه داد: مگر ترک?ه چقدر از ما غن?‌تر است؟ روستاها? ما م?‌تواند کاملا علوفه را تأم?ن کند، اگر مد?ر?ت نباشد، با?د راهنما?? کرد، البته مبادا حرف? بزن?م که نظام آس?ب ببب?ند با?د کار? کن?م که هم کشور رو? پا? خودش با?ستد و مد?ر?ت صح?ح شود و هم ذره‌ا? حرف? نزن?م که خون‌ها? پاک شهدا از ب?ن برود. 


* اخلاقم ا?ن است که هرکس ب?ن راه باشد سوار کنم. مومن با?د دست خ?ر باشد.

 چه روز? بود آن روز... عجب رزق? به من داد? خدا ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۱۳
احسان عابدی

نظرات  (۱۲)

مسافر کشی می کنی احسان!
آها خواستی بگی ماشین دارم!
نه برادر می دونم،
خواستی درد دل کنی...
چی بگم، والله که...
خدا خودش پشت پناه همه باشه
یا حق


م?گم تمرکز ندارم. مسخره باز? درم?ار?؟!
حقتونه س?ل ب?اد و ...
سلام احسان جان
اول صبح? حالمون رو گرفت?. آدم نم?دونه غم و غصه خودش رو بخوره ?ا مردم رو
خدا خ?رت بده


سلام س?د
ا?ن حال گ?ر? ها برا روح?ه ات خوبه.
۱۳ مهر ۹۱ ، ۰۶:۰۷ مصطف? فاسم?
سلام بر احسان خودم


سلام ر??س
خوبه خودتون دار?د م?ب?ن?د چه مملکت? درست کرده ا?د.
به فکر آخرت خود هم هست?د؟!


مملکت را همه م? سازند. من و تو هم سهم? در ا?ن سازندگ? دار?م. ا?نکه چرا وضع?ت ا?نچن?ن است تحل?ل دارد که قصد آن را ندار?م.

ضمناَ اگر به فکر آخرت مان بود?م که ...
ننگ درو?شان ز درو?ش? ما
سلام
خ?ل? خوب بود؛?ه حس عج?ب? بهم داد...
سلامت و پ?روز باش?د...اله?!


سلام. چه حس?؟!
ممنون
سلام احسان.خوب بود .لااقل م? فهم?م مردم چ? م? کشن


سلام حامدجان. بله مخصوصا شما بورژواها که خبر از مردم ندار?ن!
مرد حساب? تا نعل اسب? نروسند?ش! اون وقت م?گ? دست خ?ر دار? و کل? با خودت حال م? کن?؟
به هرحال "خدا بزرگه"


مردناحساب? با?د م? رفتم دانشگاه. منتظرم بودند. م?دون عالم گفت پ?اده م? شم.
سلام
اولاً که تف به ر?ا.
ثان?اً تف به ما که ح?ث?تمون رو تو مقطع? خرج س?استمدارا?? مثل محمود کرد?م.
ثالثاً ?ه سوال: ا?ستادگ? ما برا? انرژ? هسته ا? حد دارد؟ ?ا تا پا? جنگ ادامه دارد؟
ا?ن سوال جد?ه...


سلام خروش
تف به ر?ا!
شروع دوباره ات مبارک. ادامه بده
اعتقاد ندارم که در گذشته اشتباه کرد?م. اولا که ح?ث?ت ما خ?ل? محل بحث ن?ست! ثان?ا تکل?ف بود و وظ?فه. انصافا حملات? که به احمد? نژاد م? شد حمله به نظام بود نه احمد? نژاد!
به هرحال دولت نهم انقلاب رو از چنگال گرگ ها نجات داد. ?ا به قول آقا قطار رو به ر?لش برگردوند. ول? ح?ف که در دولت دهم تداوم پ?دا نکرد.
احمد? نژاد م? توانست ?ک اسطوره باشد...
انرژ? هسته ا? هم که حق مسلم ماست. بحث ا?نه که در قاموس ما تسل?م و زانو زدن در برابر زور فحش است!
۱۸ مهر ۹۱ ، ۰۷:۵۴ عبدالغفار?
سلام.شعر رو حذف نکرده بود?ن خ?ل? خوب بود...گاه? اوقات لازمه!!!
التماس دعا.


سلام. فشار از بالا!!
سلام
هرشب از را?? که به احمد? نژاد دادم استغفار م? کنم.شرمنده دوستان ونزد?کان? که از تبل?غ برا? او حذرم م? دادند.مملکت ه?چ وقت به ا?ن وضع ن?فتاده بود.غصه ام ازا?ن است امروز حزب الله به ب? عرضگ? متهم م? شود م? گو?ند دردولت شماحزب الله? ها تو? ?ه روز 20درصد ارزش پول مملکت کم م? شه وحرف هم نم? زن?د اگر تو دولتها قبل بود کفن م? پوش?د?د. واقعا خ?ل? زشت شد.


سلام. من که اگر 100 بار د?گر انتخابات 88 و 84 با همان کاند?داها تکرار شود باز هم به احمد? نژاد را? م? دهم.
از ا?ن انگ ها و برچسب ها هم ز?اد به حزب الله? ها م? زنند. با?د تحمل کرد و کار کرد. دولت ضع?ف عمل کرده اما دشمن? دشمنان را هم ناد?ده نگ?ر?د.
والا حق?ر به جز فتنه 88 ه?چوقت کفن نپوش?ده ام. برا? ا?ن مسائل ماد? هم کس? قرار ن?ست کفن پوش شود.
پس چرا ا?ن جور?؟ مگه نفت سر سفرشون نرفته بود؟


ا?ن ?عن? هنوز خ?ل? راه دار?م ....

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی