پابرهنگان

پابرهنگان

لذت دوستی با پابرهنگان در این است که مطمئنی ریگی به کفش خود ندارند...

طبقه بندی موضوعی

۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

خودش?فتگ? صفت بد? است. در هرکس? که باشد.
شب مبعث پ?امبر اعظم (صل? الله عل?ه و آله) به بهانه " نکوداشت مهندس اول?اء " مراسم? در ?زد برگزار شد که برا? خ?ل? از مردم تعجب برانگ?ز بود!
حافظه تار?خ? مردم از ?اد نم? برد تا??د صلاح?ت عل? اکبر اول?اء در دق?قه 90 انتخابات مجلس هشتم را که با تبل?غات پر حجم و البته به برکت چند خط دست نوشته و امضا? س?دمحمدخاتم?، در دور دوم به مجلس راه ?افت.
درباره اول?اء ز?اد نوشتم. بخصوص در زمان فتنه که موضع سکوت ?ا در اوجش ?ک? به م?خ ?ک? به تخته اخت?ار کرده بود.

بحث مواضع و عملکرد اول?اء ن?ست. موضوع فعلاً مراسم پرطمطراق نکوداشت? است که به بهانه او (و فقط به بهانه او) برگزار شد و مهمان و?ژه اش دکتر محمدرضاعارف، کاند?دا? احتمال? اصلاحات برا? ر?است جمهور? ?? بود.


ای کاش گفتار و کردار و جلسه گرفتن‌مان برای خدا و با نیت خدایی بود. ای کاش همه آن‌هایی که برای نکوداشت یک نماینده معمولی مجلس (و البته بخوانید برای میتینگ سیاسی حمایت از یک کاندیدای انتخاباتی!) آمده بودند، یک بار هم در مراسم سالگرد شهادت شهید دکتر سیدرضا پاکنژاد، نماینده خدوم، انقلابی و سربلند و مردمی یزد که از قضا همین چند روز دیگر است، حضور داشتند.
در مراسم سال‌های گذشته گرامیداشت شهدای هفتم تیر بروید و ببینید چه کسانی آمده بودند و چه کسانی نیامده بودند؟!
در تصاویر نکوداشت مهندس اولیاء هم دکتر حایریان‌ها، سید حمید کلانتری‌ها، سفید و سیاه و خاکستری‌های بسیاری بودند. همان‌هایی که در مراسم سالگرد شهادت شهید دکتر سیدرضا پاکنژاد  نمی‌بینیشان. هرگز و حتی برای دقایقی!
در عوض بقال و نجار و نانوای سر کوچه‌ات را می‌بینی. همان‌هایی که یکشنبه بعدازظهر در نکوداشت علی اکبر اولیاء ندیدی‌شان!!
اگر از آنهایی که آمده بودند می‌پرسیدی برای نکوداشت که و چه آمده‌اید، چه پاسخی به تو می‌دادند؟ شاید خیلی‌هایشان برای اولیا نیامده بودند، شاید برای کس دیگری آمده بودند و شاید قطعاً برای همین هدف آمده بوند! که اگر شاید!! برای این منظور نیامده بودند، چرا برای سیدحمید کلانتری استاندار خدوم و انقلابی‌شان! پس از پایان دوران استانداری‌شان جلسه‌ای و نکوداشتی نگرفتند ایشان را و نیامدند؟!
باید ما مردم عادی کوچه و خیابان پرشهید شهر دارالعباده، روزی هزاران بار خدا را شکر ‌کنیم که تاکنون حتی یک روز و یک ساعت و یک دقیقه و یک ثانیه هم حضرت خورشید انقلاب‌مان را به زد و بندها و باند و باندبازی‌ها نفروختیم و حضور در جمع طیف‌ها و رنگ‌ها را از سبز لجنی! بگیر تا سفید راه‌راه مایل به خاک‌‌به‌سری!! نصیبمان نشده است. الحمدلله

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۱ ، ۰۵:۰۸
احسان عابدی

خودشیفتگی صفت بدی است. در هرکسی که باشد.
شب مبعث پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) به بهانه " نکوداشت مهندس اولیاء " مراسمی در یزد برگزار شد که برای خیلی از مردم تعجب برانگیز بود!
حافظه تاریخی مردم از یاد نمی برد تایید صلاحیت علی اکبر اولیاء در دقیقه 90 انتخابات مجلس هشتم را که با تبلیغات پر حجم و البته به برکت چند خط دست نوشته و امضای سیدمحمدخاتمی، در دور دوم به مجلس راه یافت.
درباره اولیاء زیاد نوشتم. بخصوص در زمان فتنه که موضع سکوت یا در اوجش یکی به میخ یکی به تخته اختیار کرده بود.

بحث مواضع و عملکرد اولیاء نیست. موضوع فعلاً مراسم پرطمطراق نکوداشتی است که به بهانه او (و فقط به بهانه او) برگزار شد و مهمان ویژه اش دکتر محمدرضاعارف، کاندیدای احتمالی اصلاحات برای ریاست جمهوری ۹۲ بود.


ای کاش گفتار و کردار و جلسه گرفتن‌مان برای خدا و با نیت خدایی بود. ای کاش همه آن‌هایی که برای نکوداشت یک نماینده معمولی مجلس (و البته بخوانید برای میتینگ سیاسی حمایت از یک کاندیدای انتخاباتی!) آمده بودند، یک بار هم در مراسم سالگرد شهادت شهید دکتر سیدرضا پاکنژاد، نماینده خدوم، انقلابی و سربلند و مردمی یزد که از قضا همین چند روز دیگر است، حضور داشتند.
در مراسم سال‌های گذشته گرامیداشت شهدای هفتم تیر بروید و ببینید چه کسانی آمده بودند و چه کسانی نیامده بودند؟!
در تصاویر نکوداشت مهندس اولیاء هم دکتر حایریان‌ها، سید حمید کلانتری‌ها، سفید و سیاه و خاکستری‌های بسیاری بودند. همان‌هایی که در مراسم سالگرد شهادت شهید دکتر سیدرضا پاکنژاد  نمی‌بینیشان. هرگز و حتی برای دقایقی!
در عوض بقال و نجار و نانوای سر کوچه‌ات را می‌بینی. همان‌هایی که یکشنبه بعدازظهر در نکوداشت علی اکبر اولیاء ندیدی‌شان!!
اگر از آنهایی که آمده بودند می‌پرسیدی برای نکوداشت که و چه آمده‌اید، چه پاسخی به تو می‌دادند؟ شاید خیلی‌هایشان برای اولیا نیامده بودند، شاید برای کس دیگری آمده بودند و شاید قطعاً برای همین هدف آمده بوند! که اگر شاید!! برای این منظور نیامده بودند، چرا برای سیدحمید کلانتری استاندار خدوم و انقلابی‌شان! پس از پایان دوران استانداری‌شان جلسه‌ای و نکوداشتی نگرفتند ایشان را و نیامدند؟!
باید ما مردم عادی کوچه و خیابان پرشهید شهر دارالعباده، روزی هزاران بار خدا را شکر ‌کنیم که تاکنون حتی یک روز و یک ساعت و یک دقیقه و یک ثانیه هم حضرت خورشید انقلاب‌مان را به زد و بندها و باند و باندبازی‌ها نفروختیم و حضور در جمع طیف‌ها و رنگ‌ها را از سبز لجنی! بگیر تا سفید راه‌راه مایل به خاک‌‌به‌سری!! نصیبمان نشده است. الحمدلله

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۱ ، ۰۵:۰۸
احسان عابدی

?? خرداد ????

 

"بابا" شدم ....

۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۱ ، ۰۳:۴۶
احسان عابدی

۲۱ خرداد ۱۳۹۱

 

"بابا" شدم ....

۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۱ ، ۰۳:۴۶
احسان عابدی

کنت الکساندر دمارانش فرانسو? را کهنه کارتر?ن ر??س سازمان اطلاعات? و امن?ت? جهان م? دانند. دمارانش که ب?ش از ?? سال ر??س سازمان جاسوس? فرانسه بود، در کوران انقلاب اسلام? و بعد از آن ? د?دار با محمدرضا پهلو? داشت و در هر د?دار توص?ه ها?? به شاه مخلوع عرضه کرده بود.

دمارانش برداشت متفاوت? (واقع? تر) از جامعه ا?ران و انقلاب اسلام? نسبت به سا?ر روسا? سرو?س ها? جاسوس? داشت. جملات ز?ر از او که شا?د چن?ن دوران? (ب?دار? اسلام? مردم منطقه و انتشار انقلاب اسلام?) را پ?ش ب?ن? م? کرد بدون شرح و توض?ح? م? آورم:

" در ا?ن مهلک تر?ن « جنگ عق?دت? تار?خ » که دورنما? ع?ن?ٍ پا?ان تمدن غرب? را به ما نشان م? دهد، چ?ز? هولناک تر از «گلوله آتش زا? امام خم?ن?» وجود ندارد. ممکن است همه جا طعمه ا?ن حر?ق شود. "

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۱ ، ۰۳:۵۷
احسان عابدی

کنت الکساندر دمارانش فرانسوی را کهنه کارترین رییس سازمان اطلاعاتی و امنیتی جهان می دانند. دمارانش که بیش از ۲۵ سال رییس سازمان جاسوسی فرانسه بود، در کوران انقلاب اسلامی و بعد از آن ۶ دیدار با محمدرضا پهلوی داشت و در هر دیدار توصیه هایی به شاه مخلوع عرضه کرده بود.

دمارانش برداشت متفاوتی (واقعی تر) از جامعه ایران و انقلاب اسلامی نسبت به سایر روسای سرویس های جاسوسی داشت. جملات زیر از او که شاید چنین دورانی (بیداری اسلامی مردم منطقه و انتشار انقلاب اسلامی) را پیش بینی می کرد بدون شرح و توضیحی می آورم:

" در این مهلک ترین « جنگ عقیدتی تاریخ » که دورنمای عینیٍ پایان تمدن غربی را به ما نشان می دهد، چیزی هولناک تر از «گلوله آتش زای امام خمینی» وجود ندارد. ممکن است همه جا طعمه این حریق شود. "

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۱ ، ۰۳:۵۷
احسان عابدی

آمر?کا « آرمانشهر » تحقق ?افته است. آمر?کا نسخه اصل? مدرن?ته است. ه?چ حق?قت بن?اد?ن? در خود ندارد. مقدر است که همه چ?ز به صورت وانمود دوباره ظاهر شود.

ا?نجا همه چ?ز ساختگ? است. « هرزه گ? » ا?ن جامعه نشانه آزاد? اش است. « س?است » خودش را در «نما?ش » در حالت تبل?غ? تمام ع?ار آزاد م? کند. «گرا?ش جنس? » خودش را در تمام ناهنجار? ها و انحرافاتش آزاد م? کند.... ا?نجا نه ابرها? بلکه مغزها « پنبه » مانندند.

« و?ران? مدرن » واقعاْ شگفت انگ?زست. ا?نجا همه چ?ز گواه? م? دهد که مرگ « خانه آرمان? » خود را ?افته است... اما در آمر?کا? به شما لبخند م? زنند، گرچه ا?ن کار نه ناش? از ادب است و نه حاصل تلاش برا? دلربا??? در واقع ا?ن لبخند? است که « انسان مرده » در موسسه کفن و دفنش بر لب خواهد داشت.... بگذار ا?ن پوچ? و ب?هودگ? در لبخندت بدرخشد!

« ژان بودر?ار/ف?لسوف? جامعه شناس و نظر?ه پرداز فرانوسو? »

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۱ ، ۰۵:۵۴
احسان عابدی

آمریکا « آرمانشهر » تحقق یافته است. آمریکا نسخه اصلی مدرنیته است. هیچ حقیقت بنیادینی در خود ندارد. مقدر است که همه چیز به صورت وانمود دوباره ظاهر شود.

اینجا همه چیز ساختگی است. « هرزه گی » این جامعه نشانه آزادی اش است. « سیاست » خودش را در «نمایش » در حالت تبلیغی تمام عیار آزاد می کند. «گرایش جنسی » خودش را در تمام ناهنجاری ها و انحرافاتش آزاد می کند.... اینجا نه ابرها٬ بلکه مغزها « پنبه » مانندند.

« ویرانی مدرن » واقعاْ شگفت انگیزست. اینجا همه چیز گواهی می دهد که مرگ « خانه آرمانی » خود را یافته است... اما در آمریکا٬ به شما لبخند می زنند، گرچه این کار نه ناشی از ادب است و نه حاصل تلاش برای دلربایی٬ در واقع این لبخندی است که « انسان مرده » در موسسه کفن و دفنش بر لب خواهد داشت.... بگذار این پوچی و بیهودگی در لبخندت بدرخشد!

« ژان بودریار/فیلسوف٬ جامعه شناس و نظریه پرداز فرانوسوی »

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۱ ، ۰۵:۵۴
احسان عابدی