پابرهنگان

پابرهنگان

لذت دوستی با پابرهنگان در این است که مطمئنی ریگی به کفش خود ندارند...

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

رمز، ? شماره آخر تلفن همراه بنده است...

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۱ ، ۰۴:۳۹
احسان عابدی

شه?د مطلب شف?ع? دانشجو? دانشگاه امام صادق(عل?ه السلام) بوده. گو?ا از اول?ن دانشجو?ان ا?ن دانشگاه محسوب م? شده که در کربلا? شلمچه در سال ?? به ف?ض شهادت رس?ده است.

پدر و مادر بزرگوار ا?ن شه?د عز?ز، در نها?ت کهولت سن به سر م? برند. مادرش چندسال? است به علت شکستگ? کمر توان راه رفتن و ا?ستادن ندارد و با کمک د?گران راه م? رود. حالا هم گوش ها?ش چ?ز? نم? شنود.

ا?ن دو بزرگوار که در ?ک? از محلات محروم نش?ن ?زد زندگ? م? کنند، سال هاست در آروز? ساختن کتابخانه ا? به نام فرزند شه?دشان بوده اند و عل? رغم کهولت سن و وضع مال? نه چندان خوب، باجد?ت تمام کار را پ?گ?ر? کرده اند. تکه زم?ن? کنار منزل شان خر?ده اند و با چندتا وام و قرض و کمک خ?ر?ه و ... بالاخره ساختمان کتابخانه را به اتمام رسانده اند.

حالا تمام آرزو? مادر مطلب قبل از مرگ، د?دن کتابخانه فرزندش با قفسه و کتاب است و بچه ها? محله که به کتابخانه آمد و شد کنند...

توف?ق? دست داد تا به بهانه بازد?د از ساختمان کتابخانه به منزل شه?د برو?م. مادر نبود. به اصرار دخترش به روضه امام حس?ن(عل?ه السلام) رفته بود.

و حاج محمد، پدر باصفا? شه?د که به قول خودش ?-? سال است خانه دار شده با چا?? و ش?ر?ن? از ما پذ?را?? م? کرد.

هنوز چا?? داغ را نخورده ا?م که کس? زنگ خانه را م? زند. حاج محمد م? رود و با پ?رمرد? د?گر بر م? گردد. م? گو?د ا?شون هم بابا? شه?ده. پسرش ?? سالش بوده که شه?د شده...

خلاصه روز? مان م? شود همنش?ن ? پدر شه?د باصفا شو?م که خاطرات حج شان را تعر?ف م? کنند.

حاج محمد برا? ساختن ا?ن کتابخانه سخت? ها? ز?اد? کش?ده و البته ب? مهر? ها?? هم د?ده است. اما عادت ندارد لب به گله و شکا?ت گشا?د.

ب? صبرانه منتظر افتتاح کتابخانه پسرش است. در حوال? محله آنها کتابخانه ن?ست و ا?ن اقدام خ?ر پدر و مادر مطلب بدون شک سنگ بنا? ?ک تحول فرهنگ? خواهد شد.

خوشحال م? شوم وقت? حاج محمد م? گو?د هرسال بچه ها? دانشگاه به منزل شان م? آ?ند و سالگرد شهادت مطلب را زنده م? کنند.

روح مان را با ?اد شه?د مطلب شف?ع? شاد کن?م...


* مجوزها? کتابخانه صادر شده و به زود? مادر شه?د به آرزو? خود م? رسد ان شاءالله
* ا?ن ل?نک ها راجع به شه?د است. بخوان?د...
- اطلاعات دانشگاه امام صادق(ع) درباره شه?د
- زندگ? نامه شه?د شف?ع?(وبلاگ کانون فرهنگ? شه?د شف?ع?)
- زندگ? نامه مفصل تر در وبلاگ خواهرزاده شه?د

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۱ ، ۰۵:۳۸
احسان عابدی

باز نشر خاطره ا? به بهانه سالگرد طلوع خورش?د ولا?ت در ?زد

روزها? سرد م?ان? د? ماه سال ?? ? ?زد م?زبان رهبر معظم انقلاب بود. ?? د? امام امت در اق?انوس هواخواهان خود وارد ?زد شدند.

روز دوم سفر ?عن? ?? د? روز د?دار دانشجو?? ا?شان بود. از بعد از ظهر روز ??م به فکر افتاد?م تا از فرصت و ظرف?ت? که بواسطه حضور هزاران نفر? دانشجو?ان استان بوجود م? آ?د? اقدام? اثرگذار انجام ده?م.

?ک? از دوستان گفت حضرت آقا در ماه رمضان از محاکمه جرج بوش ملعون صحبت کردند(+). خوب است برا? ا?جاد جو رسانه ا? در ا?ن باره? طومار? ته?ه کن?م تا دانشجو?ان امضاء کنند.

حق?ر مسئول نوشتن متن طومار شدم و چندتا از بچه ها رفتند برا? خر?د پارچه سف?د و چندتا برا? پ?دا کردن ماژ?ک و ...

گشت?م و ?ک دانشجو? خوش خط هم پ?دا کرد?م و خلاصه تا ن?مه شب مشغول ته?ه طومار و هماهنگ? با مسئول?ن جهت اخذ مجوز اقدام بود?م.

قرارمون صبح? ساعت ?:?? درب خوابگاه!

طومار مذکور را پ?چ?ده و سه نفر? سوار بر موتور و ?ا عل? مدد!

دم در دانشگاه که رس?د?م? اجازه ورود نم? دادند. م? گفتند بدون موتور و طومار وارد شو?د! حالا شروع کن به تماس با مسئول?ن پا??ن و بالا و چپ و راست و خلاصه اونا?? که د?شب کل? توج?ه شون کرد?م رو دوباره توج?ه کرد?م!!

بالاخره موتور رو گذاشت?م و طومار ز?ر بغل? بدو بدو به طرف جا?گاه نصب طومار!

با ?ه عالمه مص?بت و دست و پنجه کردن با باد? که سرد و نامرد بود? بالاخره طومار ب?چاره را به ت?ر چراغ برق? نصب کرد?م. دانشجوها هم از همون ? صبح پشت در منتظر ورود بودند و از راه دور کنجکاو که ما دار?م چ?کار م? کن?م!

حدود ? صبح درب را باز کردند و س?ل دانشجو?ان مشتاق د?دار با ول? امر به طرف ما و طومار سراز?ر شد. بعض? ها بدقت متن را م? خواندند و امضا م? کردند? بعض? ها هم نخوانده دلنوشته ا? نوشته و امضا?? هم ز?رش م? زدند.

بعد از مدت? ما هم برا? عقب نماندن از جمع?ت? طومار را به خدا سپرده و رفت?م داخل سالن.

وقت? د?دار به ?اد ماندن? تمام شد? اومد?م به داد طومار بچاره مان برس?م که د?د?م باد سرد و نامرد از ت?ر برق جدا?ش کرده و نقش بر زم?نش نموده است. اثر? هم از آنهمه ماژ?ک نبود!

خلاصه طومار را جمع کرد?م و زد?م ز?ر بغل و آورد?م خوابگاه. نم? دونم چ? شد که از عصر آن روز? تماس خبرگزار? ها? سراسر? شروع شد!

ا?سنا? فارس ? مهر? شبکه خبر دانشجو? ا?رنا? چندتا روزنامه? سا?ت ها? استان? و .........

بحمدالله غرض حاصل شد و اقدام بچه ها خ?ل? خوب رسانه ا? شد.

تعداد امضاها ب?ش از ? هزار تا بود. قرار شد جناب طومار را بپ?چ?م و بفرست?م دفتر سازمان ملل در تهران. تا چند وقت که ز?ر تخت بنده در خوابگاه بود. نم? دانم آخرشرس?د به سازمان ملل ?ا نه ؟!

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۱ ، ۰۵:۴۴
احسان عابدی

تقد?م به ? د? ??/ روز? که در تار?خ م? ماند

حکومت د?ن? ممزوج با فتنه هاست. فرق? نم? کند حکومت رسول الله (صل? الله عل?ه و آله) در مد?نه باشد، حکومت ام?رالمومن?ن(عل?ه السلام) در کوفه باشد ?ا انقلاب خم?ن? در ا?ران.

فتنه ها غربال? برا? تصف?ه ناخالص? ها هستند. در کوران فتنه است که منافق?ن امت شناخته و مردم آبد?ده م? شوند.

نظام جمهور? اسلام? ا?ران در طول عمر 33  ساله خود، انواع فتنه ها و توطئه ها را تجربه کرده و با درا?ت رهبران و هوش?ار? مردم هر?ک را ناکام گذارده است. ?ک? از بزرگتر?ن ا?ن فتنه ها، حوادث سال 1388 بود. پروژه سنگ?ن? که در خارج طراح? و پشت?بان? شد و عده ا? در داخل، خواسته ?ا ناخواسته، باز?گران و مهره ها? پ?ش برنده آن شدند.

فتنه عظ?م 88 ابعاد بس?ار پ?چ?ده و معماگونه ا? دارد و آنچه تاکنون درباره آن تحل?ل شده، هنوز نتوانسته به رمزگشا?? از برنامه ر?ز? ها و بازنما?? عمق حقا?ق آن برا? مردم بپردازد.

?ک? از ابعاد ا?ن فتنه، جر?ان ها و عوامل دخ?ل در آن و نوع برخورد نظام و مردم با آنهاست. ا?ن جر?ان ها و عوامل را م? توان تقس?م بند? کرد:

- آنها که خود فتنه گر بودند و نقش اول ا?ن سنار?و را بر عهده داشتند

- آنها که با بوجود آمدن فتنه، به صف حام?ان آن پ?وستند و با مواضع خود بر آتشش دامن م? زدند

- آنها که با سکوت و ?ا مواضع مبهم خود، خود را کنار کش?ده و تلاش? برا? رفع فتنه نکردند.

با توجه به نزد?ک? به ا?ام انتخابات ر?است جمهور?، بس?ار? از ا?ن جر?ان ها و گروه ها درصدد حضور فعال در ا?ن عرصه هستند. لذا سوالات? از ا?ن دست مطرح م? گردد که آ?ا فتنه گران تاوان رفتارها? ناشا?ست خود را داده اند؟ آ?ا با توجه به عملکرد آنها م? توان اجازه حضور دوباره در صحنه س?است را به ا?شان داد؟ نحوه مواجهه مردم با ا?ن افراد و جر?ان ها چگونه با?د باشد؟

به جرات م? توان گفت هر سه گروه فوق در خسارت ها?? که به نظام وارد شد، شر?ک اند. چه آنها که آتش فتنه را بر افروختند و چه آنها که با سکوت خود، از دفاع از حر?م نظام و ولا?ت در?غ کردند!

کسان? که به عنوان سران فتنه شناخته شده و به نوع? رهبر? مستق?م ?ا غ?رمستق?م فتنه را در دست داشتند، در چشم مردم سقوط کردند. آنها شاه مهره ها? فتنه بوده و عل? رغم تذکر ها و انذارها? رهبر معظم انقلاب، به مس?ر ناهموار خود ادامه دادند و به خ?ال تسل?م پذ?ر? نظام در برابر خود، سع? در فشار آوردن به بدنه حقوق? و مردم? نظام داشتند. کارنامه چن?ن افراد? برا? هم?شه لکه ننگ? بر خود خواهد داشت و حافظه تار?خ? ملت، روس?اه? آنها را از ?اد نخواهد برد. بدون شک نه تنها نهادها? قانون? نظام، بلکه مردم بابص?رت ن?ز اجازه حضور و بروز دوباره چن?ن افراد و جر?انات? را نخواهند داد.

دسته دوم که پشت سر سران فتنه حرکت کرده و آتش ب?ار معرکه بودند، گناه? کمتر از آنها ندارند. آنها که غالباً از ?اران و همفکران سران فتنه هستند، همراه? همفکران و ?اران د?ر?ن خود را بر تشخ?ص حق?قت و دفاع از حق ترج?ح داده و بر تشنج فضا کمک کردند. ا?ن افراد خود به دو دسته تقس?م م? شوند: آنها که به اشتباه خود پ? بردند و آنها که همچنان قائل به تقلب در انتخابات بوده و بر مواضع گذشته خود پابرجا هستند.

شک? ن?ست که راه توبه و بازگشت ا?ن افراد باز است. اما توبه در مسائل اجتماع? و س?اس? خود شرا?ط و الزامات? دارد. اول?ن لازمه توبه، اظهار ندامت و پش?مان? است و البته ا?ن اظهار پش?مان? نه تنها برا? خود، بلکه با?د به اطلاع عموم مردم ن?ز برسد. کس? که با مصاحبه، ب?ان?ه و ?ا قلم خود، عده ا? را گمراه کرده و تهمت تقلب و ناپاک? به نظام جمهور? اسلام? وارد کرده است، با?د به همان شکل هم از اظهارات و رفتار ناصواب خود ابراز ندامت کرده و از مردم و نظام عذرخواه? کند تا آنها?? که بواسطه قول و فعل او به نظام بدب?ن شده و خدا? ناکرده خود را از نظام جدا کرده اند، متوجه اشتباه او شده و در د?دگاه خود تجد?دنظر کنند.

از طرف د?گر کس? که توبه م? کند، با?د در صدد جبران گناه خود ن?ز برآ?ند. کس? که تعمداً روزه نگرفته است، بعد از توبه با?د روزه ها?? را که نگرفته است به جا آورد. لذا هر ?ک از ا?ن افراد بنا بر سهم? که در فتنه داشتند، با?د پس از ابراز پش?مان?، خسارت ها? وارده به نظام را ن?ز جبران کنند. چه بس?ار جوانان? که بواسطه آنها اغفال شده و دست به اغتشاش و برهم زدن نظم و امن?ت جامعه و آتش باز? و ... زدند، چه افراد? که با فضاساز? ها? ا?ن افراد به زندان رفته و عاقبت خود را تباه کردند. حال ا?نکه ا?ن رفتارها با چه اقدامات? جبران خواهد شد، الله اعلم...

در صورت توبه س?اس? ا?ن دسته از فعالان فتنه و بازگشت خالصانه به نظام جمهور? اسلام?، مردم اجازه خواهند داد تا در عرصه ها? س?اس? حضور ?افته و بار د?گر خود را در محک امتحان قرار دهند.

و اما دسته سوم؛ آنها?? که به ساکت?ن فتنه معروف شده و عل? رغم تاث?ر? که م? توانستند در فروکش کردن آتش فتنه داشته باشند، از آن در?غ کردند. اول?ن شرط پذ?رش ا?ن گروه توسط مردم، اعلام موضع صر?ح نسبت به فتنه 88 و ب?ان دلا?ل سکوت خود در زمان فتنه است. قطعاً مردم به کسان? که حت? از ?ک مصاحبه و ?ا ب?ان?ه عل?ه فتنه گران در?غ کردند و دعوت مقام عظما? ولا?ت به روشنگر? خواص را لب?ک نگفتند، اعتماد نخواهند کرد. لذا ا?ن افراد و جر?ان ها چنانچه هنوز مواضع دوپهلو و مبهم نسبت به فتنه 88 داشته و به اصطلاح، ?ک? به م?خ م? زنند و ?ک? به تخته، با ب? مهر? مردم مواجه خواهند شد. ملت فه?م ا?ران همچنان منتظر تصم?م و رفتار آنها خواهند ماند.

عل? ا?حال؛ کارزار انتخابات ر?است جمهور? آ?نده به زود? شروع شده و مردم? که نشان داده اند در انتخاب خود اشتباه نم? کنند، رفتار و گفتار تمام جناح ها و اشخاص را رصد کرده و خالص تر?ن ها را انتخاب خواهند کرد.

(منتشر شده در و?ژه نامه ? د? هفته نامه ام?د و اگاه? ?زد)

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۱ ، ۰۴:۴۴
احسان عابدی

ابراه?م حاتم? ک?ا درباره ساخت و پخش ف?لم از کرخه تا را?ن م? گو?د:

"دوران سازندگ? آغاز شده بود و م? خواستند شادمانگ? ها را جشن بگ?رند ?ا شادمانگ? ب?اورند و رنگ ها? تلخ و خاکستر? دوران جنگ را کم کم فراموش کنند. 

حالا ا?ن وسط ?ک ف?لمساز? هم پ?دا شده است، ساز ناکوک م? زند. حت? به من هشدار دادند که احتمال دارد ا?ن ف?لم شکست بخورد و ا?ن زبان? ن?ست که الان مردم دوست داشته باشند.

 واقعا هم تا لحظه ا? که ف?لم به نما?ش درآمد من قطع ?ق??ن تصورم ا?ن بود که ا?ن ف?لم شکست خواهد خورد. تا روز اول?ن نما?ش ف?لم در س?نما? شهر قصه برا? اهال? مطبوعات رس?د. ا?ن از آن خاطرات عج?ب و غر?ب است که برا? من شکل گرفت. با ا?ن فکر که ا?ن ف?لم شکست خواهد خورد ه? در خ?ابان ها? اطراف م? چرخ?دم و م? ترس?دم به داخل س?نما بروم. دقا?ق پا?ان? ف?لم د?گر تحمل نکردم و ?واشک? تو س?نما خز?دم. دقا?ق آخر بود که من وارد سالن شدم. د?دم همه ساکت هستند. گفتم ا?ن سکوت نشانه شکست محض است. بعد آمدم ب?رون و در راهرو منتظر ا?ستادم. فکر م? کردم از سالن که خارج بشوند از بغلم رد خواهند شد و محل? نخواهند گذاشت و اعتنا نم? کنند.

اما د?دم نفر به نفر ب?رون آمدند و چشم ها خ?س اشک است. همه من را بغل م? کردند و هق هق م? زدند. والله من گفتم ا?نها اهال? رسانه هستند دارند از ا?ن کارها م? کنند. ?ک عده هم تهد?د م? کردند. هم?نطور که بغلم م? کردن م? گفتند تو کار زشت? کرد? و بچه ها? جنگ را تحق?ر کرد?، با?د محاکمه بشو?. ?ادم است در آن وضع?ت ?ک? گردن من را گرفت و رها نم? کرد و م? گفت تو نسبت به آرمان ها بچه ها? جنگ خائن هست? و با ا?ن ف?لم خ?انتت را نشان داد?. تو خون ا?ن شهدا را فروخت?. 

در لحظه ا? که او من را رها کرد کس د?گر? م? گرفت و م? گفت تو عال? گفت? و آرمان شهدا را حفظ کرد?. و من با هر دو ا?ن برخوردها? موافق و مخالف ماندم. 

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۱ ، ۰۶:۳۸
احسان عابدی